وضعیت غمانگیز بیمه راهنمایان گردشگری همچنان ادامه دارد
راهنمایان گردشگری هنوز بهعنوان یک شغل به رسمیت شناخته نشدهاند و این، آنها را از بسیاری از مزایا محروم کرده است. این موضوع، مهمترین مشکلی است که این بخش از فعالان صنعت گردشگری در حال حاضر با آن روبهرو هستند.
اسماعیل ناصری:
این را رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی در گفتوگو با روزنامه «توریسم» عنوان کرد و افزود: گرچه ما در جامعه راهنمایان کُد بیمه داریم اما بهطور کلی کارمان هنوز بهصورت رسمی بهعنوان شغل به رسمیت شناخته نمیشود.
علی صدرنیا با بیان اینکه راهنماها در واقع بهصورت خویشفرما از بیمه استفاده میکنند، گفت: وضعیت غمانگیز بیمه راهنمایان گردشگری همچنان ادامه دارد؛ به این معنا که راهنمایان گردشگری خودشان هزینه بیمهشان را پرداخت میکنند و این برای کشوری که میخواهد صنعت گردشگری را توسعه دهد و شاهد رونق آن باشد، اصلاً خوب نیست.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر به دنبال این هستیم که گردشگری را در کشورمان بارور و آن را به یک منبع درآمد قابلاتکا تبدیل کنیم، اول باید بیاییم و زیرساختها را بسازیم و به اولویتها توجه کنیم. یکی از زیرساختهای مهم در بخش گردشگری، نیروی انسانی است. در تمام دنیا بخش مهمی از صنعت گردشگری متکی به راهنماهاست و راهنمایگردشگریبودن مسئولیت سنگینی محسوب میشود. در حالی که در ایران از بدیهیترین حقوق حرفهای یعنی بیمه تأمین اجتماعی هم برخوردار نیستند. در چنین وضعیتی، چطور توقع داریم که گردشگری ما در سطح جهان مطرح باشد؟
رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی با اشاره به اینکه در بخش تورهای گروهی راهنماها یکی از ارکان مهم تور محسوب میشوند، اضافه کرد: بنابراین مهمترین خواسته ما از سازمان متولی و معاونت جدید گردشگری این است که زمینه را برای بهرسمیت شناختهشدن ما فراهم کنند. اگر لایحهای لازم است، تنظیم شود و به دولت برود. اگر نیاز است که هیئت دولت چیزی تصویب کند، موضوع پیگیری شود و این کار را انجام بدهند.
صدرنیا به موانعی که بر سر راه بیمهشدن راهنماها توسط دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی وجود دارد نیز اشاره کرد و گفت: متأسفانه اگر آژانسی بخواهد راهنمایش را تحت پوشش بیمه قرار دهد، نمیتواند؛ چراکه راهنمای گردشگری هنوز بهعنوان شغل به رسمیت شناخته نشده است. از راههای دیگری هم اگر بخواهند تحت پوشش قرار بگیرند، باز هم با همین مشکل روبهرو هستند. تعیین جایگاه شغلی راهنماها مهمترین خواستهای است که این فعالان صنعت گردشگری با آن روبهرو هستند.
وی همچنین اظهار داشت: اگر ما میخواهیم در سند چشمانداز 20 ساله به 20 میلیون گردشگر ورودی برسیم، زیرساختهای آن باید فراهم باشد و همانطور که گفته شد، نیروی انسانی در صنعت گردشگری زیرساخت محسوب میشود. ساختار آموزشی راهنمایان باید اصلاح شود. آموزش ما هنوز در حد مناسبی نیست. تورهای گروهی ما براساس راهنمای ملی طراحی و اجرا میشود. راهنمای ملی کسی است که تمام کشور را پوشش میدهد. طبیعتاً نیازهای آموزشی چنین نیرویی باید پیشبینی و مهیا شود؛ ضمن اینکه برای آموزش در تمامی این حوزهها، چه راهنمایان، چه تورگردانان و… تا بهحال از اساتید حرفهای استفاده نشده است. برای مشورت در زمینه آموزش راهنماها خیلی وقتها رفتهاند سراغ کسانی که راهنمای حرفهای نبودهاند و بیشتر اسم راهنما را یدک میکشیدهاند تا رسم و دانش و مهارت او را. بنابراین آموزش باید بهعنوان یک مؤلفه بسیار جدی دنبال شود.
رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی به ضرورت توجه به نظر متولیان دفاتر و گردانندگان تور در ارتباط با نیازشان به راهنما اشاره کرد و توضیح داد: چیزی که اصلاً به آن توجه نشده، این است که هیچوقت از آژانسها و تورگردانان نپرسیدهاند که از راهنما چه چیزی میخواهند، در نتیجه بدون هیچ اصولی و بهصورت سلیقهای مسئله آموزش را پیش بردهاند. نتیجه این شده است که در قالب تورها از راهنمایان حرفهای این مملکت استفاده نمیشود. متأسفانه در شش، هفت سال گذشته به راهنمایان گردشگری کملطفی شده است. جامعه راهنمایان گردشگری زیرمجموعه سازمان میراثفرهنگی ثبت شده؛ یعنی قانون میراثفرهنگی را متولی میداند اما در عمل میبینیم که تشکلهای دیگر که زیرمجموعه میراثفرهنگی هم نیستند، بیشتر موردتوجه قرار دارند تا بدنه حرفهای راهنمایان گردشگری کشور. اغلب تورهای ورودی را راهنمایانی که عضو جامعه راهنمایان هستند، پوشش میدهند اما در عمل کمترین مشورت با جامعه راهنمایان صورت میگیرد. این انگار نشان میدهد که حرفهایگری چندان مهم نیست و درک عمیقی از کار وجود ندارد. خیلی از کسانی که بهعنوان راهنما مورد مشورت مسئولان قرار میگیرند، تجربه دو تور را در کارنامه خود ندارند. اینها معضلات ما بهعنوان جامعه راهنمایان است که بدنه حرفهای راهنمایان گردشگری هستیم. من قبلاً هم گفتهام که این جامعه تورگردانان و جامعه راهنمایان گردشگری هستند که دارند کارهای مربوط به تورهای این کشور را انجام میدهند و عجیب اینکه اینها چندان موردتوجه هم نیستند. وی از ناهماهنگی بخشهای مختلفی که در یک تور پیشبینی میشود، گلایه کرد و گفت: الان دو تا از موزههای اصلی ما در تهران به سمت بازسازی و تعمیر رفته و تعطیل است. وقتی شما یک مجموعه را در قالب تور میفروشید، خیلی از چیزها را در بستهتان پیشبینی میکنید که به دلیل ناهماهنگیها اجرا نمیشود، مثل همین موزهها که گفتم. این خیلی بد است که گردشگر خارجی را بیاورید و نتوانید او را به بازدید از موزهای ببرید که در بستهتان آورده بودید، ضمن اینکه چنین چیزی میتواند تبعات قانونی هم داشته باشد. گردشگر حرفهای بینالمللی اصلاً چنین چیزی را برنمیتابد و برایش عجیب است که شما وسط فصل گردشگری موزهتان را تعطیل کنید.
صدرنیا به سفر اخیر خود به مراغه اشاره کرد و گفت: روز جمعه گذشته وقتی برای بازدید از گنبد کبود که یکی از اصلیترین جاذبههای گردشگری مراغه است، رفتیم، با در بسته مواجه شدیم و دیدیم بسته است و کسی هم نیست که جوابمان را بدهد. ما ماندیم و مسافرانی که به آنها وعده بازدید از آنجا را داده بودیم. این چه نتیجهای جز بیاعتمادشدن آن مسافران و ضدتبلیغ برای صنعت گردشگری ما خواهد داشت؟ اینها باید اصلاح شود. باید شورایی تشکیل شود که بر عملکرد این اماکن دیدنی و گردشگری نظارت داشته باشد. امیدواریم این مشکلات روزی برطرف شود و آن روز خیلی دور نباشد.
The post appeared first on .
وضعیت غمانگیز بیمه راهنمایان گردشگری همچنان ادامه دارد
راهنمایان گردشگری هنوز بهعنوان یک شغل به رسمیت شناخته نشدهاند و این، آنها را از بسیاری از مزایا محروم کرده است. این موضوع، مهمترین مشکلی است که این بخش از فعالان صنعت گردشگری در حال حاضر با آن روبهرو هستند.
اسماعیل ناصری:
این را رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی در گفتوگو با روزنامه «توریسم» عنوان کرد و افزود: گرچه ما در جامعه راهنمایان کُد بیمه داریم اما بهطور کلی کارمان هنوز بهصورت رسمی بهعنوان شغل به رسمیت شناخته نمیشود.
علی صدرنیا با بیان اینکه راهنماها در واقع بهصورت خویشفرما از بیمه استفاده میکنند، گفت: وضعیت غمانگیز بیمه راهنمایان گردشگری همچنان ادامه دارد؛ به این معنا که راهنمایان گردشگری خودشان هزینه بیمهشان را پرداخت میکنند و این برای کشوری که میخواهد صنعت گردشگری را توسعه دهد و شاهد رونق آن باشد، اصلاً خوب نیست.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر به دنبال این هستیم که گردشگری را در کشورمان بارور و آن را به یک منبع درآمد قابلاتکا تبدیل کنیم، اول باید بیاییم و زیرساختها را بسازیم و به اولویتها توجه کنیم. یکی از زیرساختهای مهم در بخش گردشگری، نیروی انسانی است. در تمام دنیا بخش مهمی از صنعت گردشگری متکی به راهنماهاست و راهنمایگردشگریبودن مسئولیت سنگینی محسوب میشود. در حالی که در ایران از بدیهیترین حقوق حرفهای یعنی بیمه تأمین اجتماعی هم برخوردار نیستند. در چنین وضعیتی، چطور توقع داریم که گردشگری ما در سطح جهان مطرح باشد؟
رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی با اشاره به اینکه در بخش تورهای گروهی راهنماها یکی از ارکان مهم تور محسوب میشوند، اضافه کرد: بنابراین مهمترین خواسته ما از سازمان متولی و معاونت جدید گردشگری این است که زمینه را برای بهرسمیت شناختهشدن ما فراهم کنند. اگر لایحهای لازم است، تنظیم شود و به دولت برود. اگر نیاز است که هیئت دولت چیزی تصویب کند، موضوع پیگیری شود و این کار را انجام بدهند.
صدرنیا به موانعی که بر سر راه بیمهشدن راهنماها توسط دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی وجود دارد نیز اشاره کرد و گفت: متأسفانه اگر آژانسی بخواهد راهنمایش را تحت پوشش بیمه قرار دهد، نمیتواند؛ چراکه راهنمای گردشگری هنوز بهعنوان شغل به رسمیت شناخته نشده است. از راههای دیگری هم اگر بخواهند تحت پوشش قرار بگیرند، باز هم با همین مشکل روبهرو هستند. تعیین جایگاه شغلی راهنماها مهمترین خواستهای است که این فعالان صنعت گردشگری با آن روبهرو هستند.
وی همچنین اظهار داشت: اگر ما میخواهیم در سند چشمانداز 20 ساله به 20 میلیون گردشگر ورودی برسیم، زیرساختهای آن باید فراهم باشد و همانطور که گفته شد، نیروی انسانی در صنعت گردشگری زیرساخت محسوب میشود. ساختار آموزشی راهنمایان باید اصلاح شود. آموزش ما هنوز در حد مناسبی نیست. تورهای گروهی ما براساس راهنمای ملی طراحی و اجرا میشود. راهنمای ملی کسی است که تمام کشور را پوشش میدهد. طبیعتاً نیازهای آموزشی چنین نیرویی باید پیشبینی و مهیا شود؛ ضمن اینکه برای آموزش در تمامی این حوزهها، چه راهنمایان، چه تورگردانان و… تا بهحال از اساتید حرفهای استفاده نشده است. برای مشورت در زمینه آموزش راهنماها خیلی وقتها رفتهاند سراغ کسانی که راهنمای حرفهای نبودهاند و بیشتر اسم راهنما را یدک میکشیدهاند تا رسم و دانش و مهارت او را. بنابراین آموزش باید بهعنوان یک مؤلفه بسیار جدی دنبال شود.
رئیس هیئتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی به ضرورت توجه به نظر متولیان دفاتر و گردانندگان تور در ارتباط با نیازشان به راهنما اشاره کرد و توضیح داد: چیزی که اصلاً به آن توجه نشده، این است که هیچوقت از آژانسها و تورگردانان نپرسیدهاند که از راهنما چه چیزی میخواهند، در نتیجه بدون هیچ اصولی و بهصورت سلیقهای مسئله آموزش را پیش بردهاند. نتیجه این شده است که در قالب تورها از راهنمایان حرفهای این مملکت استفاده نمیشود. متأسفانه در شش، هفت سال گذشته به راهنمایان گردشگری کملطفی شده است. جامعه راهنمایان گردشگری زیرمجموعه سازمان میراثفرهنگی ثبت شده؛ یعنی قانون میراثفرهنگی را متولی میداند اما در عمل میبینیم که تشکلهای دیگر که زیرمجموعه میراثفرهنگی هم نیستند، بیشتر موردتوجه قرار دارند تا بدنه حرفهای راهنمایان گردشگری کشور. اغلب تورهای ورودی را راهنمایانی که عضو جامعه راهنمایان هستند، پوشش میدهند اما در عمل کمترین مشورت با جامعه راهنمایان صورت میگیرد. این انگار نشان میدهد که حرفهایگری چندان مهم نیست و درک عمیقی از کار وجود ندارد. خیلی از کسانی که بهعنوان راهنما مورد مشورت مسئولان قرار میگیرند، تجربه دو تور را در کارنامه خود ندارند. اینها معضلات ما بهعنوان جامعه راهنمایان است که بدنه حرفهای راهنمایان گردشگری هستیم. من قبلاً هم گفتهام که این جامعه تورگردانان و جامعه راهنمایان گردشگری هستند که دارند کارهای مربوط به تورهای این کشور را انجام میدهند و عجیب اینکه اینها چندان موردتوجه هم نیستند. وی از ناهماهنگی بخشهای مختلفی که در یک تور پیشبینی میشود، گلایه کرد و گفت: الان دو تا از موزههای اصلی ما در تهران به سمت بازسازی و تعمیر رفته و تعطیل است. وقتی شما یک مجموعه را در قالب تور میفروشید، خیلی از چیزها را در بستهتان پیشبینی میکنید که به دلیل ناهماهنگیها اجرا نمیشود، مثل همین موزهها که گفتم. این خیلی بد است که گردشگر خارجی را بیاورید و نتوانید او را به بازدید از موزهای ببرید که در بستهتان آورده بودید، ضمن اینکه چنین چیزی میتواند تبعات قانونی هم داشته باشد. گردشگر حرفهای بینالمللی اصلاً چنین چیزی را برنمیتابد و برایش عجیب است که شما وسط فصل گردشگری موزهتان را تعطیل کنید.
صدرنیا به سفر اخیر خود به مراغه اشاره کرد و گفت: روز جمعه گذشته وقتی برای بازدید از گنبد کبود که یکی از اصلیترین جاذبههای گردشگری مراغه است، رفتیم، با در بسته مواجه شدیم و دیدیم بسته است و کسی هم نیست که جوابمان را بدهد. ما ماندیم و مسافرانی که به آنها وعده بازدید از آنجا را داده بودیم. این چه نتیجهای جز بیاعتمادشدن آن مسافران و ضدتبلیغ برای صنعت گردشگری ما خواهد داشت؟ اینها باید اصلاح شود. باید شورایی تشکیل شود که بر عملکرد این اماکن دیدنی و گردشگری نظارت داشته باشد. امیدواریم این مشکلات روزی برطرف شود و آن روز خیلی دور نباشد.
The post appeared first on .
وضعیت غمانگیز بیمه راهنمایان گردشگری همچنان ادامه دارد